چپ راس، نوعی تکمه و جاتکمه که در قدیم از ابریشم یا قیطان درست می کردند و جلو لباس بر روی سینه می دوختند، نوعی حمایل که از چپ و راست بر روی شانه بیندازند
چپ راس، نوعی تکمه و جاتکمه که در قدیم از ابریشم یا قیطان درست می کردند و جلو لباس بر روی سینه می دوختند، نوعی حمایل که از چپ و راست بر روی شانه بیندازند
در ورزش فوتبال بازیکنی در جلو دروازه بان و سمت راست زمین که برای دفاع از حمله هایی که به دروازه می شود پشت سر بازیکنان دیگر قرار می گیرد، دفاع راست، مدافع راست
در ورزش فوتبال بازیکنی در جلو دروازه بان و سمت راست زمین که برای دفاع از حمله هایی که به دروازه می شود پشت سر بازیکنان دیگر قرار می گیرد، دفاع راست، مدافع راست
پرده ای است از موسیقی، (جهانگیری) (انجمن آرا) (رشیدی) (برهان قاطع) (غیاث اللغات) : گفتی از آن قول که قوال راست گفته گهی راست گهی نیم راست، امیرخسرو (از آنندراج)، ، که کاملاً راست و استوار نیست، نیم خیز، نیم خفته
پرده ای است از موسیقی، (جهانگیری) (انجمن آرا) (رشیدی) (برهان قاطع) (غیاث اللغات) : گفتی از آن قول که قوال راست گفته گهی راست گهی نیم راست، امیرخسرو (از آنندراج)، ، که کاملاً راست و استوار نیست، نیم خیز، نیم خفته
یکسر. (آنندراج) : آن جوهرم که می شکنند از براش سر باور کنی اگر ببری یک سراسرم. باقر کاشی (از آنندراج). ، یکسر. از یک جانب. یکسو: وسعت ملک جنون هم یک سراسر بیش نیست منتهای منزل چاک گریبان دامن است. مخلص کاشی (از آنندراج). و رجوع به یکسر شود
یکسر. (آنندراج) : آن جوهرم که می شکنند از براش سر باور کنی اگر ببری یک سراسرم. باقر کاشی (از آنندراج). ، یکسر. از یک جانب. یکسو: وسعت ملک جنون هم یک سراسر بیش نیست منتهای منزل چاک گریبان دامن است. مخلص کاشی (از آنندراج). و رجوع به یکسر شود
یک ساعته. به درازی یک ساعت. به مدت یک ساعت. (ناظم الاطباء). زمان اندک: تو یک ساعت چو افریدون به میدان باش تازان پس به هر جانب که روی آری درفش کاویان بینی. سنائی. - صحبت یک ساعت، گفتگوی در مدت یک ساعت. (ناظم الاطباء). گفتگوی نه بس دراز. - یک ساعت پرداختن، در مدت یک ساعت به انجام رسانیدن. (ناظم الاطباء). ، زمان ناپایدار و فانی. (ناظم الاطباء)
یک ساعته. به درازی یک ساعت. به مدت یک ساعت. (ناظم الاطباء). زمان اندک: تو یک ساعت چو افریدون به میدان باش تازان پس به هر جانب که روی آری درفش کاویان بینی. سنائی. - صحبت یک ساعت، گفتگوی در مدت یک ساعت. (ناظم الاطباء). گفتگوی نه بس دراز. - یک ساعت پرداختن، در مدت یک ساعت به انجام رسانیدن. (ناظم الاطباء). ، زمان ناپایدار و فانی. (ناظم الاطباء)
خیک شیر و ماست، دیدن مردی است که بر دستش مال حلال هزینه کند، به شغلهای نیک چون پل و رباط و مسجد و به آن اشتغال نماید، خیک انگبین مردی است عالم که دانش آموزد و به مردم راه راست نماید و به مردم پند دهد. اگر بیند خیکی داشت یا بخرید، یا کسی به وی داد، دلیل که با مردی بدین صفت وی را صحبت افتد و از او نیکی و منفعت یابد. اگر بیند خیک را بدرید و ضایع شد، دلیل که او را از صحبت وی جدائی افتد. محمد بن سیرین
خیک شیر و ماست، دیدن مردی است که بر دستش مال حلال هزینه کند، به شغلهای نیک چون پل و رباط و مسجد و به آن اشتغال نماید، خیک انگبین مردی است عالم که دانش آموزد و به مردم راه راست نماید و به مردم پند دهد. اگر بیند خیکی داشت یا بخرید، یا کسی به وی داد، دلیل که با مردی بدین صفت وی را صحبت افتد و از او نیکی و منفعت یابد. اگر بیند خیک را بدرید و ضایع شد، دلیل که او را از صحبت وی جدائی افتد. محمد بن سیرین